جدول جو
جدول جو

معنی ابوالحسن حمیری - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالحسن حمیری
(اَ بُلْ حَ سَ نِ حِ یَ)
نورالدین علی بن احمد بن حمدون، ادیب اندلسی، امام نحو و لغت بمائۀ هفتم هجری. مولد و منشاء او شهر مالقه است و سپس بمشرق رفته و بدانجا اقامت گزیده است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ)
اسماعیل بن علی، مکنی به ابوالحسن. در 516 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب ’التحریر فی علم التعبیر’ که نسخۀ آن در کتاب خانه کوپرلی به استانبول موجود است. (هدیه العارفین ج 1 ص 211)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
ابوالحسن علی بن محمد تمیمی از مردم بغداد و مقیم موصل بود. شعر او پانصد ورقه است. (ابن الندیم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْحَ سَ نِ حَمْ ما)
مقری است از مردم عراق
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مِ)
ابن سراج بن عبدالله مصری. مکنی به ابوالحسن. محدث و حافظ و عارف به ایام (جنگها) بود و در مصر و شام و عراق دانش آموخت و در بغداد سکونت گزید و شروع به تصنیف کرد. وی در ربیع الاول سال 308 هجری قمری درگذشت. (از معجم المؤلفین از سیر النبلاء ذهبی ج 9 ص 211 و تاریخ دمشق ابن عساکر ج 12 ص 51 و میزان الاعتدال ذهبی ج 2 ص 226 و تذکرهالحفاظ ذهبی ج 2 ص 289 و لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 230)
لغت نامه دهخدا